۱۳۸۹ بهمن ۷, پنجشنبه

اين عمر عجب مي كذرد

جواني بكذرد تو قدرش نداني!
تا حالا غريب ٢٣ سال از عمرم مي كذره،هنوز به آرزو هام نرسيدم.
هنوز وقت هست.اما عمر خيلي زود مي كذره.
هنوز خود واقعيتم رو بيدا نكردم.من نمي خوام به سرنوشت ديكران دجار شم.همش تو ذهنم به فكر كار آفرينيم.
زبانم رو دارم كار مي كنم.كتاب هاي درسيم رو از رفرنس مي خونم.خدا كمك كنه مي خوام مقاله تو ISI بدم.راه طولانيه.اما من اميدوارم.
به اميد خدا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر