۱۳۸۹ دی ۲۶, یکشنبه

بازی برف ها

امروز یه امتحان با حال کردم.سعی کرد وقتی برف ها زیرپایم می روند حسشون کنم.خیلی جالب بودند.بعضی آبکی،بعضی خشک.
امروز سعی کردم روی انواع برف پا بزارم تا تجربه شان کنم.آنها با من بازی می کردند بدون اینکه از آنها خواسته باشم.هر کدام با صدایی دل نواز و آهنگین از من تشکر می کردند که پایم را رویشان می گذارم.
آنها می گفتند چه فایده ما که آب می شویم و هیچ کس حتی با ما بازی نمیکند.آنها با آوازشان مرا ترقیب به حرکت بر روی برف ها می کردند.ای خدا شکرت.اگه بیشتر بود کیفش بیشتر بود.اما همین هم خیلی عالی بود.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر