۱۳۸۹ مهر ۳۰, جمعه

شب اول


نوبت آن رسیده که دوباره شروع به نوشتن کنم و به دلیل آنکه نمی دانم به دنبال چه چیزی می گردم از شما می پرسم من به دنبال چه می گردم. دوست دارم هر روز از اتفاقات روزانه ام بنویسم. و در نوشته هایم به دنبال زندگی راحتر و ساده تر می گردم.
امروز جلسه اول گروه کتابخور بود  بسیار صحبت های شنیدنی بیان شد. اما من اونطور که می خواهم گفت و گو نکردم ، برای آن هم علت دارم فکر میکنم نتوانستم مدیریت خوبی به دوره زمان خواندن کتاب روزانه و کلاً وقت هایم رو خیلی خوب تلف کردم. همین امشب برای وقت های آزادم برنامه ریزی می کنم تا از اینکه حس کنم وقتم را دارم تلف میکنم خارج شوم.
وقتی خودت را در کنار بقیه دوستان پایین تر می بینی نباید حس ضعف کنی،باید به نقاط قوتت فکر کنی تا نقاط ضعفت.امروز هم بچه های گروه کتابخور خیلی خوب صحبت کردند و بدون اینکه نوشته ای جلویشان باشد خیلی خوب افکارشان رو بیرون می ریختند و نظر می دانند.هر چه باشد
 شب دراز است و قلندر بیدار /تا کند همه را از خواب قفلت بیدار

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر