۱۳۹۰ دی ۱۰, شنبه

۱۳۹۰ شهریور ۱۶, چهارشنبه

شناخت

نمی دونم شاید قشنگیش به این باشه که کسی ندونه!!!
حالا گیرم کسی ندونه ، آیا با ندانستن دیگران مشکل حل می شه؟ یا اگه بدونن وضعت بهتر می شه!!
همیشه دنبال یه جواب متفاوت بودم، نمی دونم چرا؟
شاید فکر می کردم با بقیه فرق دارم
کار و بار ما هم شده پول خرج کردن، الان بیش از قبل دوست دارم مستقل شم
فعلاً که به من توی شرکت کاری دادند که بد جوری توش گیر کردم!!!!
دنبال راه حل هستم
البته اونطور که باید و شاید خودم رو به در ودیوار نزدم
هنوز زخم و زیلی نشدم
تنها می دونم باید کار کنم، کار تا به شناخت برسم

۱۳۹۰ شهریور ۵, شنبه

افکار خمار

در افکار خمار آلود فرو رفته ام، و نتیجه ی جز خوابی افزون بر خواب های دیگرم راهی نمی یابم
من جستجو می کنم، اما نمی دانم در برهه هایی از زمان می ایستم،
بله می دانم که این کار باعث خستگی من در مسافت های طولانی می شود اما کاری جز مدارا با سرنوشت ندارم
گاهی از بعضی کار ها و بعضی چیز ها خسته می شوم و گاه دوباره با حالت ابتدایی بر می گردم و همه برایم یکسان می شوند
تنها چیزی که می دانم باید جریان داشت
این مشکلات در کار همه وجود دارد و باید با آن ساخت
می دانم کار مشکلی در پی دارم
فرق من با دیگری این است که از خواسته هایم کوتاه نمی آیم
باشد که به توانمندی هایم ایمان بیاورم

۱۳۹۰ مرداد ۲۶, چهارشنبه

خواستن رو برام صرف کن!!

نمی دونم چرا حال هیچ کاری رو ندارم!! تو فکرم ، تو خوابم نمی دنم
فقط چیزی که می دونم بازدهم در حد صفر شده
که البته این صفر هم برای خودش عددیه
خدا نمی دونم چرا خودم نیستم
بد فولی می کنم
شاید نمی خوام
خواستن کاری که اگر بلد باشیم به خیلی از خواسته هامون می رسیم
البته این که چه موقع چیزی رو بخوای مهمه
هر چه زود تر بهتر
هدف باید مشخص و روشن باشه

۱۳۹۰ مرداد ۲۴, دوشنبه

برنامه ی تفنگ های آب پاش در پارک های تهران

قراره پارک آب و آتش برنامه بزارن، اما این دفعه فکر نمی کنم بزارن بچه ها جم بخورن
این حکومت از هر تحرکی می ترسه
شما که می خواید این کار رو بکنید حداقل تو چند پارک برنامه رو بزارید و
تو زمان های مختلف
فعلا کار من ، کامنت گذاشتن توی صفحه دوستان شده
خدا آخر عاقبتمون رو به خیر بگذرونه

تعهد

وقتم رو دارم تلف می کنم، چیزی که باعث جلوگیری از هدر رفتن وقت است تعهده تعهد.......

۱۳۹۰ مرداد ۲۳, یکشنبه

راست یا دروغ

داستان اینه که ما همه رو متهم می کنیم که نمی فهمن یا دروغ می گن..
در صورتی که در خود ما نیز این دو خصیصه وجود دارد